شیوهگرایی یا مَنِریسم به ایتالیایی( Manierismo) سبکی است که از سده هفدهم در هنر و ادبیات اروپا رایج شد و به تدریج، به کاربستِ تصنعی، افراطی و تظاهرآمیز شگردهای هر سبک هنری گفته میشد. البته دلالت خاص آن، به نقاشی، پیکرسازی و معماری ایتالیایی در فاصله زمانی میان اوج دوره رنسانس و باروک محدود میشود. همچنین این اصطلاح را برای توصیف برخی گرایشهای مهم هنری اروپایی پس از مرگ رافائل (۱۵۲۰) تا پایان سده شانزدهم به کار میبرند. مکتب منریسم از گرایش های معماری و نگرشی است که در آن معماران فلسفه های کلاسیک پیشین را به دلایل کاربردی و اثرات بصری،از نظر شکل و جزئیات تغییر دادند وسازگار کردند. در این گرایش جهت گیری معماری مکاتب اومانیستی از پاکدامنی، خردمندی و ریاضت کشی به تاثیرات نمایشی و بازخوردهای عاطفی تغییر کرد.
"شيوه گرايان" به جاي رجوع به طبيعت و ادامه جستجو در پديده هاي طبيعی به هنر روی آوردند و استادان هنر رنسانس پيشرفته به خصوص ميكل آنژ و پيكرتراشان رومي را سرمشق خود قراردادند. آنها اعلام كردند كه هنرمند حق دارد قواعد را مطابق ميل خود تفسير كند و هنرمند ميتواند به شكلها جنبه آرمانيتری بدهد. شيوه گرايان به ويژه به ترسيم پيكره آدمي توجه كردند و به جاي تعادل به دنبال ناپايداري بودند. پس به تدريج هنر متعادل رنسانس پيشرفته جايش را به بي قراری ، كژی و اغراق سپرد.